حمایت از ۴ هزار کودک در معرض خطر
تاریخ انتشار: ۹ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۲۷۷۱۳
امین حسین رحیمی وزیر دادگستری در آیین افتتاح «کارگاه حمایت از اطفال و نوجوانان ویژه قضات خانواده و اطفال و نوجوانان و گردهمایی مدیران دفاتر حمایت از زنان و کودکان قوه قضاییه» که در هتل لاله برگزار شد، اظهار داشت: وزارت دادگستری مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک بود و بعد از تصویب قانون حمایت از اطفال و نوجوانان این مرجع به مرجع حقوق کودک تغییر نام داد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: در سند ملی حقوق کودک هم برای وزارت دادگستری در این زمینه وظایف و تکالیف در نظر گرفته شده است و کار هماهنگی و همافزایی میان دستگاهها و نهادهای متولی حقوق کودک برعهده مرجع ملی است که این مرجع یک شورا و چهار کارگروه تخصصی دارد.
رحیمی با اشاره به ظرفیتهای وزارت دادگستری در پیگیری حقوق کودکان، گفت: تلاش کردیم که به بهترین نحو از این ظرفیت استفاده کنیم و در این دوره فعالیتهای بسیار موثری انجام شده است.
وزیر دادگستری به پیچیدگی وضعیت کودکان اشاره کرد و افزود: کودکان ویژگیها و حساسیتهای خاص دارند بنابراین در پیگیری حقوق آنان باید این موضوع مدنظر قرار گیرد.
رحیمی اضافه کرد: برای برنامهریزی و پیگیری حقوق کودکان در معرض خطر و آسیبدیده نیازمند آموزش و همفکری میان متولیان این حوزه هستیم؛ بنابراین برگزاری کارگاههای آموزشی ضروری است و برای پیشگیری از آسیبهای کودکان و رشد تعالی آنها نیاز به برنامهریزی دقیق و مستمر وجود دارد.
وزیر دادگستری گفت: اکنون در دانشگاههای تهران، علامه طباطبایی و علوم قضایی در مقطع کارشناسی ارشد رشته حقوق کودک وجود دارد همچنین در دانشگاه علوم بهزیستی هم رشته مددکاری کودکان در مقطع کارشناسی ارشد وجود دارد و امیدواریم توجه بیشتری به رشتههای مربوط به حقوق کودکان شود.
رحیمی پیشنهاد کرد، راهاندازی رشته پلیس اطفال در دانشگاه علوم انتظامی هم مورد پیگیری قرار گیرد، زیرا این حوزه نیاز به اقدام تخصصی دارد.
وی افزود: نظاممند شدن و هماهنگی امور آموزشی در زمینه حقوق کودکان برعهده مرجع ملی است بنابراین در این زمینه وظیفه و تکلیف داریم و تاکید ما این است که به صورت کارگاهی و کاربردی دورههایی برای اشتراک تجارب برگزار شود.
وزیر دادگستری درباره لزوم هماهنگی و سازماندهی و حمایت از کودکان کار و خیابان گفت: این کودکان که با وضعیت نامناسب در خیابانها به ویژه در تهران هستند نیاز به کمک دارند و هدف صرفا جمعآوری آنها برای اینکه چهره شهر را نامناسب کردهاند نیست بلکه باید اقدامات حمایتی از آنها صورت گیرد.
رحیمی با اشاره به اجرای طرح ساماندهی کودکان کار و خیابان افزود: پیش از این هم اقدامات بسیاری برای ساماندهی کودکان کار و خیابان انجام شده بود، اما اکنون ویژگی اصلی این طرح این است که مشارکتی و چند نهادی است و برای نخستین بار است که همه متولیان همکاری دارند.
وی ادامه داد: طرح ساماندهی کودکان کار و خیابان حق محور و حمایتی است و تنها هدف جمعآوری این کودکان نیست بلکه حمایت از کودکان نیز مدنظر قرار دارد؛ اگر آنها خانواده دارند که اغلب دارند و به لحاظ وضعیت مالی فقیر هستند به لحاظ مادی و با همراهی مددکاران بهزیستی مورد حمایت قرار میگیرد.
وزیر دادگستری خاطر نشان کرد: اکنون باندهایی گروهی از کودکان کار و خیابان را مورد استثمار قرار میدهند که این موضوع نیاز به برخورد قضایی دارد.
رحیمی تصریح کرد: در جمعآوری کودکان به صورت علمی و تخصصی عمل میشود و یک کودک در خیابان اگر با اقدامی پلیسی در قبال او رفتار شود، وضعیتاش تغییر نمیکند بلکه باید با روشهای پدرانه و دوستانه این کودکان جذب شوند.
وزیر دادگستری با اشاره به راهاندازی مجتمعهای شوق زندگی گفت: اقدام دیگر مرجع ملی حقوق کودک توسعه مجتمعهای شوق زندگی است، این مجتمعها با همکاری و ابتکار و خلاقیت دولت و قوه قضاییه راهاندازی شدند.
وی افزود: در این مجتمعها کودکان در معرض خطر با آسیب دیده مورد حمایت قرار میگیرند با این وصف که همه نهادهای مرتبط در این مجتمعها مستقر هستند.
وی اقدام دیگر مرجع ملی حقوق کودک را خانواده محور بودن و تسهیل مراقبت از کودکان بیسرپرست و بدسرپرست اعلام کرد و در این زمینه گفت: مرجع ملی حقوق کودک وظایف متعدد برعهده دارد و دادستانی و بهزیستی از اعضای اصلی این مرجع هستند.
رحیمی خاطرنشان کرد: مطابق قانون کودکان بی سرپرست و بدسرپرست، این کودکان با دستور دادستانی در اختیار بهزیستی قرار میگیرند. قبل از بهزیستی نمیتوانست این کودکان را به فرزندخواندگی موقت بدهد مگر با حکم امین موقت که بسیاری مواقع دادگاه این حکم را صادر نمیکرد.
وزیر دادگستری افزود: قانون فرزندخواندگی بسیار سختگیرانه بود و از سوی دیگر نگهداری کودکان در مراکز بهزیستی در حالی که نیاز به مهر خانواده داشتند، بسیار آسیب زا بود، اما اکنون با اصلاح آییننامه این اختیار به سازمان بهزیستی داده شد تا کودکان را به صورت موقت به خانواده بسپارد و البته در این فرایند سازمان بهزیستی نظارت دارد هیات نظارت شیوهنامه بسیار مفصلی در این زمینه تدوین و اجرا میکند.
وزیر دادگستری با اشاره به اجرای طرح حمایت از کودکان در معرض خطر گفت: این طرح با همکاری سازمان ملل و دفتر یونیسف در شهرستان بهارستان تهران به صورت آزمایشی اجرا شد و چهار هزار کودک در معرض خطر مورد حمایت قرار گرفتند.
باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حقوقی قضاییمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: وزیر دادگستری کودکان کودکان کار و خیابان وزیر دادگستری ملی حقوق کودک حقوق کودکان معرض خطر مجتمع ها مرجع ملی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۲۷۷۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بهترین و بدترین خاطره معلم کودکان کار
خبرگزاری مهر_ گروه جامعه؛ روز معلم که می شود همه ما به یاد معلمانمان می افتیم؛ خانوادهها از معلمان فرزندانشان تقدیر می کنند؛ مدیران مدارس برای معلمان خود هدایایی در نظر می گیرند و آموزش و پرورش در هر استان و شهر هم سعی دارد هر ساله به مناسبت روز معلم از معلمان نمونه خود تقدیر کند.
در این میان اما معلمانی هستند که بدون چشم داشتی، بدون آنکه از تدریس و زحماتشان کسی تقدیری داشته باشد؛ همچنان معلمی را با شوق و علاقه ادامه می دهند.
به بهانه روز زیبای معلم تلاش می کنیم در چند مصاحبه با تعدادی از این معلمان گفتوگو داشته باشیم.
یکی از این دسته از معلمان که کمتر به آنها پرداخته و از آنان تقدیر می شود معلمان مدارس کودکان کار و کودکان اتباع است؛ کودکانی که شناسنامه یا خانواده ندارند؛ کودکانی که ناچارند چند روز در هفته کار کنند و یا کودکان اتباع؛ همگی از جمله کودکانی هستند که مدارس معمولی از ثبت نام آنها سرباز می زنند.
در چنین شرایطی مراکز و یا مدارسی با مجوز از وزارت کشور یا سازمان بهزیستی اقدام به ثبت نام این کودکان می کنند تا علاوه بر سواد آموزی این کودکان، از افتادن آنان به دام آسیب های اجتماعی هم تا آنجا که می توانند جلوگیری کنند.
شقایق راد یکی از این معلمان است که ده سالی است در مدرسه کودکان کار ارفک فعالیت دارد. او مدتی تدریس و سواد آموزی به زنان سرپرست خانوار را برعهده داشت و حالا چند سالی است به صورت ویژه معلم ابتدایی کودکان است.
معلمی کودکان در مقطع ابتدایی به تنهایی خیلی سخت است؛ آیا آموزش به کودکان کار سخت تر نیست؟
معلمی شغل سختی است اما من هیچگاه معلمی را به عنوان شغل نگاه نمیکنم؛ معلمی مسیری است که باید معلمان آن را انتخاب کنند. البته مسیری بسیار سخت است که چالشهای زیادی هم دارد اما در کنار همه سختیهایش لذتهایی دارد که تا معلم نباشید نمیتوانید لذتهای معلمی را لمس و تجربه کنید.
آیا تفاوتی بین معلمی برای کودکان تحت آسیب با کودکان معمولی وجود دارد؟
بله آموزش به کودکان تحت آسیب متفاوت است؛ با توجه به شرایط زیستی که این کودکان دارند درسها متفاوت است. در بسیاری از کتب درسی از نقش خانواده، محل سکونت و تاریخ تولد گفته میشود در حالی که کودک آسیب دیده حتی ممکن است شناسنامه نداشته باشد. ممکن است خانواده خوبی نداشته باشد و یا نداند حتی کجا به دنیا آمده است. ما با توجه به شرایط این کودکان کار و یا کودکان اتباع طرح درسهای منسجمی بر طبق کتب درسی رسمی کشور طراحی کردیم؛ هیچ مطلبی حذف نشده اما روش تدریس متفاوت از سایر مدارس است تا کودک با دیدن تصاویر و مطالب کتابهای درسی به فکر چیزهایی که ندارد نیفتد. کودکان باید بدون حسرت خوردن مفاهیمی همچون خانواده و هرم غذایی را بدانند. به عنوان مثال در کتب درسی هرم غذایی آموزش داده شده است؛ متاسفانه برخی از این کودکان بسیار کمتر از کودکان معمولی پروتئین مصرف می کنند؛ تلاش میکنیم به آنان بیاموزیم که از چه مواد غذایی استفاده کنند تا جایگزین گوشت بوده و منبع پروتئین باشد.
آیا شرایط حضور غیاب دانش آموزان مدارس عادی با مدارس کودکان کار متفاوت است؟
شرایط حضور غیاب دانش آموزان مدارس عادی با مدارس کودکان کار هم متفاوت است؛ مدارس عادی با هماهنگی خانوادهها بر حضور و غیاب کودکان در مدرسه نظارت دارند اما ما در مدارس کودکان کار با خانواده یا بستگانی از کودک مواجهیم که اصرار می کند که کودک بتواند کارش را هم ادامه دهد. ما ناچاریم با خانواده این کودکان به نوعی یک تفاهمنامه در روز ثبت نام امضا کنیم تا کودک سه روز در هفته بتواند در کلاسهای درس حاضر شود و سه روز دیگر را کار کند. دختران سه روز و پسران سه روز دیگر هفته در مدرسه حضور دارند و روزهایی که در مدرسه نیستند به سر کار میروند.
کودکان کار دانش آموز در مدرسه ارفک معمولاً چه کارهایی میکنند؟
بیشتر این کودکان دست فروش هستند و چیزهایی را میفروشند که متاسفانه خودمان هم در خیابان این دستفروشی را مشاهده میکنیم؛ تعدادی از این کودکان در کارگاههایی کار میکنند که چندان در دید عموم نیستند؛ کارگاههای خیاطی، تولیدی کیف و کفش و کارگاه های بستهبندی از جمله مهمترین این کارگاهها هستند؛ پسرهای بزرگتر هم در تعمیرگاهها مثل تعمیرگاههای ماشین یا کارگاه های صنعتی فعالیت میکنند. برخی از دختران هم در منزل مشاغل خانگی دارند. مشاغل خانگی سود کمی دارند و برای اینکه یک خانواده بتواند امرار معاش داشته باشد لازم است همه اعضای خانواده یک شغل خانگی مثل بسته بندی را انجام دهند.
چه طور خانواده یا بستگان کودک کار را مجاب میکنید که کودکشان تحصیل را ادامه دهد؟
در روز ثبت نام ما از خانواده یا بستگان این کودکان با یک فرم تفاهم نامه قول میگیریم که سه روز در هفته کودک حتماً به مدرسه بیاید و او را به کار نفرستند. البته این موضوعی است که برای کودکان اتباع متفاوت است زیرا کودکان اتباع ممکن است در یک زمانی ناچار شوند همراه خانواده مهاجرت کنند.
آموزش به کودکان کار اتباع چه تفاوتی با کودک کار ایرانی دارد؟
خوشبختانه بین آموزش به کودکان کار ایرانی و اتباع در ارفک تفاوتی وجود ندارد؛ این دوستی و همدلی بین کودکان را خود بچه ها یاد گرفتند و این دوستی بین آنها وجود دارد دانش آموزان کوچکتر از بزرگترها یاد میگیرند که این دوستیها را حفظ کنند. تنها موضوعی که ما معلمان و مربیان آن را در نظر میگیریم این است که کودکان اتباع مهاجر هستند؛ نحوه آموزش به کودکان مهاجر بدین صورت است که دورههای آموزشی فشرده و خلاصه است. مشخص نیست که این کودکان تا چه زمانی در کنار ما در مدرسه هستند. ما در هنگام ثبت نام به کودک و بستگانش میگوییم که یک سال لازم است که کودک به مدرسه بیاید؛ اما با توجه به شرایط این مهاجرین ممکن است کودک از ایران برود برای همین ما به گونهای طرح درسها را برنامهریزی کردیم و به معلمها ارائه دادیم که این طرح درسها خلاصهای از پایههای مورد نیاز کودکان باشد. در طرح آموزشی توسعهای، دو طرح الف و ب طراحی شده، در طرح الف دو پایه اول و دوم ابتدایی و در طرح ب سه پایه سوم چهارم و پنجم ابتدایی گنجانده شده است.
طوری برنامهریزی شده است که کودک به صورت خلاصه مطالب اصلی را فرا بگیرد و ضمناً به مسائل فرهنگی هم ورود نکردیم؛ تلاش کردیم تا مسائل فرهنگی تداخلی در مسائل آموزشی ایجاد نکند.
بهترین و بدترین خاطره شما از ده سال معلمی کودکان کار چه بوده است؟
بهترین خاطره برای من توانایی خواندن و نوشتن نوجوانی است که پس از ۱۴ سال بیسوادی توانست بخواند و متنی را با گریه برایم بخواند که عنوان اش این بود: من دیگر باسواد شدم.
بدترین خاطره ما معلمان کودکان کار هم ترک تحصیل اجباری کودکان است که بسیاری از آنها مجبور میشوند درس خواندنشان را ترک کنند. گاهی به خاطر تغییر محل کارشان ناچار می شوند تحصیل را رها کنند. علی رغم اینکه ما با سرکارگر یا کارفرما یا صاحب کارگاهشان صحبت میکنیم که کودک را جا به جا نکند اما باز هم گاهی اصرار ما بی فایده است و کودک برای کار اجباری به منطقه دیگری می رود و دیگر نمیتواند برای ادامه تحصیل به این مدرسه بیاد؛ البته امیدواریم این تغییر محل کار به ترک تحصیل دائمی کودک منجر نشود.گاهی هم مهاجرت موجب می شود کودک مجبور شود درس را رها کند.
کد خبر 6092574 علی قدمی